نظریه شناختی (نظریه اسنادی)
نظریه شناختی: نظریه اسنادی رویکردی شناختی است که روند ادراک علیت رفتار را بررسی میکند. از این رو مفاهیم آن بیشتر در زمینه ادراک فرد و رفتار متقابل اجتماعی است که در چهارچوب روانشناسی اجتماعی کاربرد فراوان دارد. فرض اساسی صاحب نظران اسنادی بر این امر متکی است که انسان میخواهد برای ساختار علّی محیط خویش هر چه بیشتر شناخت پیدا کند و بداند چرا واقعهای اتفاق میافتد و این رویداد به چه انگیزهای قابل اسناد است.
چنانچه انسان در شناخت و ارزیابی عوامل درونی و بیرونی دچار اشتباه شود یا تنها به یکی از این عوامل توجه نماید خطای اسنادی رخ میدهد. اگر عوامل به درستی شناخته نشوند و مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرند، ممکن است انتظارات غلطی در فرد شکل بگیرد و این انتظارات مبانی رفتار آینده فرد تلقی شود. چنانچه فرد دگرگونی موقعیتی را به خود یا عوامل درونی اسناد دهد، برای دگرگونی آن تلاش میکند. اما اگر دگرگونی را ناشی از عوامل بیرونی تلقی کند، کوششی از خود نشان نمیدهد، زیرا میپندارد که عوامل از حیطه اراده او خارج است.
هایدر براساس نظریه لوین و در چارچوب نظریه گشتالت اعتقاد دارد که رفتار، تابعی از نیروی مؤثر فرد و نیروی مؤثر محیط است. نیروی مؤثر فرد خود به دو عامل توانایی و کوشش بستگی دارد. این دو ارتباط مضربی دارند و چنانچه هر یک از این عوامل مساوی صفر باشد، نیروی مؤثر فرد مساوی صفر خواهد بود.
کیهان روان
معرفی منابع ارشد روانشناسی
بهترین منابعی که برای رتبه یک بالینی و عمومی نیاز دارید
اسناد علی پیشایند در نظریه شناختی
کلی (Kelley) (1973) اصل تغییر همگام (covariance principle) را اساس فرایند اسناد در نظر گرفته و معتقد است که اسنادها به عوامل زیر وابستهاند: 1- همسانی یا پایداری (consistency)؛ وقتی فرد در یک موقعیت معین و در مواقع مختلف رفتار یکسان از خود نشان دهد. 2- تمایز (distinctiveness)؛ وقتی فرد در موقعیتهای مختلف رفتار یکسان نشان ندهد. 3- همرأیی (consensus)؛ وقتی در یک موقعیت معین، افراد دیگر نیز رفتار مشابهی مانند فرد موردنظر داشته باشند. کلی اعتقاد دارد که از کنش تعاملی این عوامل، اسنادهای درونی و بیرونی حاصل میشود.
الف) اسناد درونی: وقتی به وقوع میپیوندد که همسانی بالا باشد، تمایز پایین باشد و همرأیی هم پایین باشد.
همسانی ↑ تمایز ↓ همرأیی ↓
ب) اسناد بیرونی تحریکی: وقتی که همسانی بالا باشد، تمایز بالا باشد و همرأیی هم بالا باشد.
همسانی ↑ تمایز ↑ همرأیی ↑
پ) اسناد بیرونی موقعیتی: همسانی پایین است، تمایز بالا است و همرأیی پایین است.
همسانی ↓ تمایز ↑ همرأیی ↓
چشم انداز اسناد
در نظریههای اسنادی، اسناد گرایشی و موقعیتی به شکل زیر تعریف میشوند: اسناد گرایشی (dispositional attribution) به حالتی اطلاق میشود که فرد مسئولیت رفتار را به خودش نسبت میدهد. اسناد موقعیتی (situational attribution) به حالتی گفته میشود که فرد مسئولیت رفتار را به موقعیت بیرونی نسبت میدهد. یکی دیگر از عوامل مؤثر در اسناد رفتار به شخص و محیط، چشم انداز اسناد (نقش بازیگر و تماشاگر) است. بازیگر بیشتر گرایش دارد که رفتار خویش را به موقعیت اسناد دهد، درحالیکه تماشاگر همان رفتار را به ویژگی پایدار شخصیتی فرد بازیگر اسناد میدهد. «من او را زدم، چون مرا وادار به این کار کرد» در مقابل «تو او را زدی چون آدم پرخاشگری هستی».
ناهماهنگی شناختی در نظریه شناختی
نظریه ناهماهنگی شناختی (cognitive dissonance) درباره اثر انگیزش بر روابط بین مؤلفههای شناختی بحث میکند. به اعتقاد فستینگر دو شناخت وقتی ناهماهنگاند که از عکس یک مؤلفه به مؤلفه دیگر پی ببریم؛ مثلاً فرد سیگاری که اطلاع دارد سیگار باعث سرطان ریه میشود و همچنان به کشیدن آن ادامه میدهد، در ناهماهنگی شناختی به سر میبرد. فستینگر معتقد است که ناهماهنگی شناختی، حالت انگیزشی است که سبب میشوند فرد رفتاری برای کاهش ناهماهنگی شناختی از خود نشان دهد. در مثال فرد سیگاری، ناهماهنگی وقتی کاهش مییابد که فرد سیگار را ترک کند یا اعتقاد پیدا کند که سیگار موجب ابتلا به سرطان ریه نمیگردد.
نظریه اسناد و انگیزه پیشرفت
در روند فعالیتهای معطوف به موفقیت و پیشرفت،هایدر عوامل چهارگانهی توانایی، کوشش، شانس و دشواری تکلیف را مؤثر میداند. در تعامل توانایی، کوشش، شانس و دشواری تکلیف چهار حالت روی میدهد:
۱) وقتی اسناد را درونی در نظر بگیریم، توانایی و کوشش مهم هستند.
۲) وقتی اسناد را بیرونی در نظر بگیریم، شانس و دشواری تکلیف مهم است.
۳) وقتی اسناد را ثابت و پایدار در نظر بگیریم، توانایی و دشواری تکلیف مهم است.
۴) وقتی اسناد را ناپایدار در نظر بگیریم، شانس و کوشش اهمیت دارند.
در الگوی تجدید نظر شده درماندگی آموخته شده، انتسابهای درونی- پایدار- غیرقابل کنترل برای بد بیاریها، افراد را در معرض خطر درماندگی آموخته شده قرار میدهد. برای روی دادن درماندگی آموخته شده، فرد باید دنیا را مکانی کنترل ناپذیر بداند و معتقد باشد که قابلیت لازم را برای غلبه بر آن ندارد.
اسنادهای علّی و واکنشهای عاطفی
واکنش عاطفی نسبت به کوشش، بالاترین میزان را در موفقیت به خود اختصاص داده است؛ زیرا کوشش عاملی است درونی و ناپایدار. کسانی که از توانایی و انگیزش برخوردار نیستند، در مقایسه با گروههای دیگر پس از کسب موفقیت کامل از غرور کمتری برخوردار میشوند، زیرا فکر میکنند خودشان در این موفقیت نقشی نداشتهاند. در واقع موفقیت و شکست برای این افراد تفاوت چندانی ندارد.
اسنادهای علّی و میزان پیشرفت
معمولاً افراد موفقیت را به دو عوامل درونی (توانایی و کوشش) و شکست را به عوامل بیرونی (دشواری تکلیف و شانس) اسناد میدهند. اسناد علّی شکست به دلایل ناپایدار مانند عدم کوشش و شانس، نسبت به از اسناد به دلایل پایدار مانند عدم توانایی و دشواری تکلیف، بیشتر موجب استمرار و فزونی کنش میگردد. به نظر میرسد اسناد شکست به عدم کوشش مفیدتر باشد؛ زیرا کوشش جزء عوامل قابل مهار به شمار میآید.
کوکلا، طی آزمایشهایی رفتار افرادی را که در رسیدن به هدف از انگیزه پیشرفت بالایی برخوردارند، مورد بررسی قرار داد. نتایج آزمایش وی نشان داد افرادی که از انگیزه پیشرفت بالایی برخوردارند، ترجیح میدهند پیامدهای رفتار خویش را به خود اسناد دهند. آنها آموختهاند که نتیجه رفتار خویش را به کوشش اسناد دهند، به نشانگان کوشش حساس هستند و نسبت به آنها از خود واکنش نشان میدهند.
منبع: جزوه روانشناسی فیزیولوژیک و انگیزش و هیجان ارشد وزارت علوم گروه آموزشی کیهان