اختلال بدریخت انگاری بدن (دیس مورفوفوبیا)
بیماران مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن اشتغال ذهنی با نقص تخیلی در ظاهر یا چهره خود دارند و این اشتغال ذهنی سبب ناراحتی بالینی چشمگیر یا تخریب حوزههای عملکردی مهم بیمار میشود. درصورتیکه ناهنجاری جسمانی مختصری وجود داشته باشد، نگرانی بیمار درمورد آن افراطی و عذابآور است. اميل كريپلين اين اختلال را شناسايي و آن را هراس از بدريختي ناميد. او این اختلال را یک رواننژندی وسواسی میدانست. پير ژانه آن را وسواس شرم از شكل بدن معرفی كرد.
این اختلال تاDSM-3 وجود نداشت و در DSM-IV-TR این عارضه تحت عنوان اختلال بدریختانگاری بدن شناسایی شد، اما در DSM-5 این اختلال بهدلیل شباهتهایش با اختلال وسواسی – جبری در طبقه اختلالات طیف وسواسی جبری قرار داده شد.
همه گیر شناسی
این بیماران بیشتر به متخصصین پوست، داخلی یا جراحان پلاستیک مراجعه میکنند تا روانپزشکان. شايعترين سن شروع بين 15 و 30 سالگي است و زنان تا حدودي بيشتر از مردان گرفتار ميشوند. تنها 2 % بيماران مراجعه كرده به جراحي ترميمي، اختلال بدريخت انگاري بدن را دارند. افراد مبتلا به اين اختلال، بيشتر مجرد هستند. مطالعهاي روي گروهي از دانشجويان كالج نشان داد كه بيش از 50 درصد آنها حداقل يك نوع اشتغال ذهني با جنبه خاصي از ظاهرشان داشتند. بیش از 90 درصد بیماران مبتلا دروره از افسردگی اساسی را در طول زندگیشان تجربه کردهاند.
سبب شناسی
علت اختلال بدریخت انگاری بدن معلوم نیست. علت اختلال بدريخت انگاري بدن معلوم نيست. میزان بالای همراهی این اختلال با اختلالات افسردگی، سابقه بیش از حد انتظار اختلالات خلقی و اختلال وسواسی – جبری در خانواده آنها و گزارشهای مربوط به پاسخدهی این اختلال به داروهای مختص سروتونین نشان میدهد که حداقل در برخی از این بیماران فیزیوپاتولوژی این اختلال ممکن است با سروتونین و سایر اختلالات روانی در ارتباط باشد. مفاهیم قالبی مربوط به زیبایی نیز ممکن است اثرات چشمگیری بر بیماران مبتلا به این اختلال بگذارد. در الگوهاي روانپويشي اين اختلال، بازتابي از جابهجايي تعارض جنسي يا هيجاني با بخش نامربوطي از بدن تلقي ميشود. چنين ارتباطي از طريق مكانيسمهاي دفاعي واپسزني، تجزيه، تحريف، نمادسازي و فرافكني صورت ميگيرد.
ملاکهای تشخیصی
اشتغال ذهنی با نقص خیالی در ظاهر یا قیافه یا تاکید افراطی بر نقصی جزئی است. DSM-5 تصریح میکند که در مقطعی از مسیر این بیماری، فرد رفتارهای وسواسی (مثل وارسی کردن در آینه، آرایش مفرط) یا اعمال ذهنی (مثل مقایسه کردن ظاهر خودش با ظاهر دیگران) انجام میدهد. اشتغال ذهنی مزبور سبب ناراحتی هیجانی چشمگیر در بیمار یا اختلال بارز توانایی کارکرد در حوزههای مهم زندگیش میشود.
خصوصیات بالینی اختلال بدریخت انگاری بدن
شايعترين نگرانيها به عيبهاي صورت، بخصوص معايب اجزاء خاص بدن، مثل بيني مربوط ميشود. گاهی نگرانی مبهم و فهم آن دشوار است، مانند نگرانی مفرط درمورد چانهای مچاله. بیماران در سیر اختلال خود بهطور متوسط درمورد چهار ناحیه بدن نگرانیهایی دارند. قسمتهای دیگر بدن که مایه نگرانی هستند عبارتند از موها، پستان، و اعضای تناسلی. یک گونه پیشنهادی از اختلال بدشکلی بدن در مردان، میل به «بزرگ شدن هیکل» است. در جریان ابتلا به بیماری مزبور قسمتهای مورد نظر بدن ممکن است تغییر یابند.
علايم شايع همراه عبارتند از: باور يا هذيان واضح انتساب (معمولاً در مورد توجه ديگران به عيب ادعايي بدن)، اجتناب از آينه و سطوح شفاف و يا برعكس نگاه كردن بيش از حد در آينه و كوشش براي پنهان كردن نقص فرضي (با آرايش يا لباس). تقريبا همه بيماران مبتلا از رويارويي اجتماعي و شغلي دوري ميجويند. تا یک سوم این بیماران خانهنشین میشوند زیرا نگرانند که بخاطر نقایص ادعایی مسخره شوند و تا یک پنجم آنها اقدام به خودکشی میکنند. همراهی اختلالات اضطرابی و افسردگی با این اختلال شایع است و بیماران همچنین ممکن است صفات اختلالات شخصیت وسواسی – جبری، اسکیزوئید و خودشیفته را دارا باشند. تقریبا همه بیماران مبتلا از رویایی اجتماعی و شغلی دوری میجویند.
![درمان اختلال بدریخت انگاری](https://kayhanravan.ir/wp-content/uploads/2023/10/درمان-اختلال-بدریخت-انگاری.webp)
تشخیص افتراقی
اگر اشتغال ذهنی مفرط بدنی را بشود با یک اختلال روانپزشکی دیگر توجیه نمود، تشخیص بدریختانگاری گذاشته نمیشود. در موارد زیر اشتغال خاطر مفرط بدنی دیده میشود: 1- در بياشتهايي عصبي اشتغال خاطر بدنی عموما محدود به نگرانی از چاق شدن است. 2- در اختلال هويت جنسي فرد از صفات ثانویه یا اولیه جنسی خود ناراحت است یا احساس میکند اشتباهی در این زمینه روی داده و او باید صفات جنسی دیگری میداشت. 3- در دورههای افسردگي اساسي فرد ممکن است افکاری در مورد طاهرش پیدا کند که هماهنگ با خلق است و منحصرا در دوره افسردگی بروز میکند. افراد مبتلا به اختلال شخصيت دوريگزين ممكن است نگران باشند به دليل نقايص واقعي يا خيالي در ظاهر خود شرمنده شوند، اما اين نگراني معمولاً بارز، مداوم يا ناراحتكننده نيست و سبب تخريب عملكرد نميشود.
بیماری Taijin Kyofu-sho نام یک عنوان تشخیصی در ژاپن است که به جمعیتهراسی شباهت دارد(بیمار معتقد است بدنش بوی بد دارد و یا بخشهایی از بدنش برای دیگران مشمئز کننده است)، اما برخی خصوصیات آن با اختلال بدریختانگاری مطابقت بیشتری دارد. هرچند افراد دچار بدریختانگاری بدن اشتغالات ذهنی وسواسی در مورد ظاهر خود دارند و ممکن است رفتارهای وسواسی داشته باشند، تشخیص جداگانه OCD فقط زمانی گذاشته میشود که افکار و اعمال وسواسی محدود به نگرانی فرد و زمینه ظاهر خود نباشند و حالت خود – ناهمخوان (Ego-dystonic) داشته باشند. اگر افكار بدريختانگاري به سطح هذياني رسيده باشد، ميتوان در كنار آن، تشخيص اختلال هذياني نوع جسماني را نیز گذاشت.
سیر و پیش آگهی
اين اختلال معمولاً در نوجواني شروع ميشود. سن شروع اين اختلال كاملا روشن نيست، زیرا بین شروع علایم و درمانجویی فاصلهای طولانی وجود دارد. شروع اختلال ممكن است تدريجي يا ناگهاني باشد و معمولاً سيري طولاني و نوسان دار دارد و دورههای بدون علامت در سیر آن ناچیز است. آن بخشی از بدن که کانون دغدغههای بیمار است ممکن است با گذشت زمان ثابت بماند یا تغییر کند.
درمان اختلال بدریخت انگاری بدن
در درمان اين اختلال از داروهاي سروتونين مانند فلوكستين و كلوميپرامين استفاده ميشود. اين اختلال به داروهاي مختص سروتونين پاسخ ميدهد.
منبع: جزوه آسیب شناسی روانی-کاپلان جلد 2 گروه آموزشی کیهان
امیدواریم مقاله اختلال بدریخت انگاری بدن مورد استقبال شما عزیزان قرار گرفته باشد.